أَعِـدْ لَـنَـا ذِكْـرَى الأَحْـبَـاب
روزهای عزیزانمان را برایمان بازگو کن
أَعِـدْ لَـنَـا ذِكْـرَى الْأَحْـبَـاب
يَـا مَـنْ غَـدَا يَـسْـبِي الْأَلْـبَـاب
یاد یاران را برایمان تازه کن
ای که دل‌ها را اسیر می‌کنی
وَارْوِ حَـدِيـثـاً عَـنْـهُـمْ طَـاب
وَانْـفِ بِـهِـمْ عَـنَّـا الْأَوْصَـاب
و حکایتی شیرین از آنان بگو
و دردهای ما را با آنان دور کن
بِـهِـمْ غَـدَا عَـيْـشِـي صَـافِـي
وَحُـبُّـهُـمْ لِـدَائِـي شَـافِـي
با آنان زندگی‌ام پاک شده
و عشقشان درمان درد من است
فَـالْـوَصْـلُ مِـنْـهُـمْ لِـي وَافِـي
فَـكَـمْ وكَـمْ عَـمَّ الـطُّـلَّاب
پیوندشان در همه روزهایم مرا فرا گرفته
چقدر و چقدر بر جویندگانشان برکت‌ها است
يَـارَبَّـنَـا صَـلِّ سَـرْمَـد
عَـلَـى الـنَّـبِـي طَـهَ أَحْـمَـد
ای پروردگار ما، درود بی‌پایان بفرست
بر پیامبر طاها احمد
مَـالَاحَ طَـيْـرٌ أَوْ غَـرَّد
وَآلِـهِ ثُـمَّ الأَصْـحَـاب
هرگاه پرنده‌ای ظاهر شود یا بخواند
و بر خاندانش و سپس یارانش